رویا..

نسیم خنکی بیاد و تو چای داغتو بخوری..
گاهی باران هم نمی بزند..و پنچره ها را خیس کند..
کتابت را بخوانی ...و صدای موسیقی..
کتابت را خلاصه کنی و لذت ببری از لحظاتت...یکهو تلفنی زنگ بزند و بگویند ما پشت دریم!
وای صدای دوستانت..امده اند باچند شاخه گل بابونه!
گل ها را از ته دلت بو میکنی و میگذاری توی گلدان روی میز..
برایشان چای میاوری با شکلات!
میخورید و میخندید و حرف میزنید..
بعدش اگر هنوز باران می اید میروید باهم که قدم بزنید..و بستنی ای بخورید...
رویا بافی هایم زیاد شده این روزها
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 17:35 توسط شایان
|
سلامتي مگس که يادمون داد زياد که دور کسي بگردي آخرش ميزنه تو سرت !